فهرست مطالب

مجله دانشگاه علوم پزشکی قم
سال پانزدهم شماره 4 (پیاپی 111، تیر 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/04/10
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مهری عبدی، نسرین علائی*، رضا نوروززاده صفحات 230-239
    زمینه و هدف

    علایم بیماری نارسایی قلبی و عوارض ناشی از آن به مرور زمان سبب محدودیت هایی در روند زندگی عادی بیماران گردیده و می تواند کیفیت زندگی آن ها را تحت تاثیر قرار دهد، بنابراین هدف از این تحقیق بررسی میزان ارتباط سواد سلامت با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی بستری در بخش ویژه در بیمارستان های منتخب شهر تهران می باشد.

    روش بررسی

    در این مطالعه 105 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی در بیمارستان های دانشگاهی شهر تهران انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه سواد سلامت نارسایی قلبی و کیفیت زندگی بیماران قلبی می باشد. آمار توصیفی و روش های آماری همبستگی و رگرسیون مورد استفاده قرار گرفت و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری 24 SPSS انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین نمره کل پرسشنامه سواد سلامت با کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی ارتباط مثبت (40/0 = r) و معناداری وجود داشت، همچنین نمرات سواد سلامت بطور معناداری کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی را پیش بینی کرد (001/ 0 <p).

    نتیجه گیری

    یافته های این تحقیق نشان داد که سواد سلامت می تواند پیش بینی کننده ی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی باشد، لذا توجه بیشتر به امر سواد سلامت در برنامه های ارتقای سلامت و بهبود کیفیت زندگی این بیماران بسیار حایز اهمیت است.

    کلیدواژگان: سواد سلامت، کیفیت زندگی بیماران، نارسایی قلبی
  • اکبر محمدی مطلق، زهرا اباذری*، فرشته سپهر صفحات 240-251
    زمینه و هدف

    در سال های اخیر شبکه های اجتماعی، مورد توجه سازمان های فعال در حوزه سلامت بوده و فرصت های بسیاری برای مشاوره، آموزش و اشتراک اطلاعات فراهم کرده اند و نویدبخش افزایش کیفیت و ایمنی مراقبت سلامت و کاهش هزینه ها هستند، لذا بررسی ابعاد و الزامات آن ها بسیار ضروری می باشد. هدف این پژوهش شناخت مولفه های شبکه اجتماعی اطلاعات سلامت از دیدگاه خبرگان می باشد.

    روش بررسی

    این پژوهش پیمایشی تحلیلی و با استفاده از روش دلفی می باشد. جامعه آماری شامل 28 نفر از افراد خبره در حوزه فناوری اطلاعات سلامت در ایران بود. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه‏ ای بود که روایی آن بر اساس نظر متخصصین تایید شد و پایایی آن طبق ضریب آلفا کرونباخ مقدار 96/0  بدست آمد. برای تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS نسخه 19 استفاده گردید.

    یافته ها

    بر اساس نتایج این پژوهش شبکه اجتماعی اطلاعات سلامت دارای 6 بعد بوده که هر یک از این ابعاد خود دارای چند مولفه (جمعا 47مولفه) می باشند. این ابعاد عبارتند از: خدمات، هسته اصلی کاربران، الزامات، امنیت اطلاعاتی، ارزشیابی و نظارت و ویژگی های فنی.

    نتیجه گیری

     ابعاد این شبکه بر اساس نظر جمعی خبرگان بدست آمده و چارچوبی برای ایجاد یک شبکه اجتماعی اطلاعات سلامت می باشد و استفاده از آن به برنامه ریزی و تصمیم گیری ها و ارایه خدمات سلامت پربازده کمک نموده و منجر به ارتقاء کیفی شاخص‏ های سلامت می شود.

    کلیدواژگان: شبکه اجتماعی، تبادل اطلاعات سلامت، ارتقاء سلامت، انتشار اطلاعات
  • محراب مفاخری*، علی صالحی، کامیار منصوری، محسن اکبریان، شیوا دانش، مجتبی حبیبی عسکرآباد صفحات 252-263
    زمینه و هدف

    درک خود به عنوان بار اضافه یکی از جنبه های مهم درد مزمن می باشد هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روانسنجی مقیاس ادرک خود به عنوان بار اضافه در نمونه بیماران درد مزمن ایرانی می باشد.

    روش بررسی

    در این مطالعه 324 نفر زن و مرد از بیماران درد مزمن شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس مورد بررسی قرار گرفتند. برای روایی هم گرا از پرسشنامه ی DASS-21 سوالی و پرسشنامه ی فاجعه آفرینی درد مزمن ، برای بررسی روایی واگرا از پرسشنامه ی خودکارآمدی درد مزمن ، پرسشنامه ی رضایت از زندگی استفاده شد. همچنین برای تعیین پایایی از روش همسانی درونی به شیوه ی آلفای کرونباخ و پایایی بازآزمون به فاصله ی چهار هفته ،برای تعیین روایی سازه از تحلیل عاملی تاییدی به کمک نرم افزار لیزرل8/8 استفاده شد.

    یافته ها

    ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس 87%  و پایایی بازآزمون 85% بدست آمد. مقیاس های DASS-21 فاجعه آفرینی درد مزمن ارتباط مثبت و معنی داری با پرسشنامه ی SPB  نشان دادند و همچنین مقیاس های خودکارامدی درد مزمن ، رضایت از زندگی رابطه ی منفی و معناداری با پرسشنامه ی SPB داشتند. نتیجه ی تحلیل عاملی تاییدی نشان داد ساختار تک عاملی از برازش مناسبی برخوردار است.

    نتیجه گیری

    نسخه ی ایرانی مقیاس ادراک خود به عنوان بار اضافه اعتبار و روایی مطلوبی نشان داد ،   از این رو می توان آن را برای تشخیص ، غربالگری در بین بیماران درد مزمن استفاده کرد.

    کلیدواژگان: روایی و اعتبار، تحلیل عاملی، درد مزمن، ادراک خود، بار اضافه، مقیاس
  • مینا ابوالفضلی، مهشید اکبری، لیلی چراغی، محمد عباسی نیا، مینا گائینی، بهمن آقایی* صفحات 264-271
    مقدمه و هدف

    با توجه به اثرات نامطلوب چاقی و استرس شغلی بر سلامت جسمی و روانی کارکنان مراقبت های بهداشتی و همچنین کاهش کیفیت مراقبت، پژوهش حاضر با هدف بررسی سطح استرس شغلی در پرستاران مبتلا به اضافه وزن و چاقی و ارتباط آن با عوامل دموگرافیک انجام شد.

    روش اجرا

     این مطالعه یک پژوهش توصیفی - همبستگی با مشارکت 142 پرستار و بهیار بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شاخص توده بدنی پرستاران و بهیاران محاسبه و افراد مبتلا به اضافه وزن و چاقی انتخاب شدند. پرسشنامه استاندارد استرس شغلی اسیپو بین افراد منتخب توزیع گردید که مشتمل بر دو بخش شامل مشخصات دموگرافیک افراد و ابعادی از جمله بار کاری، بی کفایتی، دوگانگی، محدوده نقش، مسئولیت و محیط فیزیکی می باشد. بر اساس امتیاز ها در هر حیطه سطح استرس شغلی تعیین شده و به چهار سطح کمتر از حد طبیعی، استرس طبیعی، استرس متوسط و استرس شدید تقسیم شد. تجزیه و تحلیل آماری داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار21 SPSS انجام گردید.

    نتایج

    بیش از 57 % از نمونه ها، دارای استرس متوسط و شدید بودند. شاخص توده بدنی به طور معنی داری از عدد معیار بیشتر بود (07/179 در مقابل 149)، که بیانگر وجود اضافه وزن و چاقی در این افراد می باشد. به طورکلی، بین اضافه وزن و چاقی با استرس شغلی ارتباط معناداری مشاهده نشد (P>. 05). همچنین بین میانگین استرس شغلی جنس، سن، تحصیلات و سابقه کاری، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (P>. 05). تنها تفاوت مربوط به سمت کاری مختلف بود، به گونه ای که گروه بهیار دارای کمترین سطح استرس و گروه سرپرستار بالاترین میزان استرس شغلی را داشتند.

    نتیجه گیری

    با توجه به سطح بالای استرس شغلی واضافه وزن پرستاران، پیشنهاد می شود با اقدامات مدیریتی مناسب و برنامه ریزی های دوره ای در جهت کاهش مسایل مربوط به اضافه وزن و استرس شغلی گام برداشت.

    کلیدواژگان: استرس شغلی، اضافه وزن و چاقی، پرستاران
  • علیرضا شعوری بیدگلی، غلامرضا ویسی*، غلامرضا شریفی راد صفحات 272-283
    زمینه و هدف

    هدف نظامهای آموزشی شامل رسالت ها،اهداف آرمانی، اهداف کلی و رفتاری است. ارزشیابی و قضاوت از ضروریات دوره آموزشی است و تعیین میزان اثربخشی دوره ها، امکان استفاده از بازخورد آنها را در ارتقای سطح آموزشها مهیا میسازد.الگوهای متعدد ارزشیابی اثربخشی آموزشی، موفقیت، بهبود عملکرد و مطلوبیت برنامه های آموزشی را بررسی می کند.آموزش پزشکی و تربیت نیروی انسانی کارآمد همواره در توجه برنامه ریزان آموزشی بوده است .با توجه به اهمیت و جایگاه آموزش وضرورت اثر بخشی مستمر در دانشگاه های علوم پزشکی، پرسشنامه حاضر طراحی گردید.

    روش بررسی

    این مطالعه ترکیبی کیفی -کمی بوده و قسمت کیفی، از نوع تحلیل محتوی با هدف طراحی و اعتبارسنجی ابزار با جامعه آماری اعضای هییت علمی و به روش نمونه گیری در دسترس هدفمند کیفی و کمی طراحی و اجرا شد.در مرحله کیفی تعداد 30 نفر با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته فردی با مصاحبه دارای سوالاتی با پاسخ باز مورد سوال قرار گرفتند. مولفه های یافته شده بر اساس روش شناسی تحقیق در 4 حیطه (تدوین برنامه ریزی درسی دوره) ،(اجرای دوره آموزشی)و (نتیجه و عملکرد آموزشی) و (سایر عوامل همراه) قرار گرفتند.به منظور روایی و پایایی پرسشنامه طراحی شده در روایی صوری پرسشنامه بین 10 نفر از صاحب نظران توزیع  و برای بررسی وضعیت پایایی ابزار پژوهش، در بین  490 از اعضای هییت علمی توزیع و نتایج زیر حاصل شد.

    یافته ها

     نتایج مربوط به سنجش پایایی ابزار با روش آزمون آلفای کرونباخ همه آزمودنی ها در حیطه های چهارگانه نشان داد که در حیطه تدوین برنامه آموزشی 875/0 ، در حیطه اجرای برنامه آموزشی 885/0 در حیطه نتیجه و عملکرد برنامه آموزشی 890/0 و در حیطه سایر عوامل موثر 925/0 اعتبار ابزار را تایید نمود.همچنین با استفاده از آزمون ضریب توافق، پاسخ های اعضای هیات علمی و پزشکان و همه دست اندرکاران دانشگاه های پزشکی، به میزان بیش از 69 درصد توافق را نشان داد.

    نتیجه گیری

     یافته های حاصل از پژوهش نشان داد کلیه مولفه های موثر در اثر بخشی آموزش تاثیر گذار بوده و ابزار طراحی شده با روایی و پایایی مناسب و قابل اطمینان تایید گردید.

    کلیدواژگان: سنجش آموزش، اثر بخشی، آموزش، علوم پزشکی، تحقیق کیفی
  • محمدرضا صدرایی*، مرضیه تولائی، محمدحسین نصر اصفهانی، محسن فروزانفر صفحات 284-295
    زمینه و هدف

    واریکوسل به اتساع غیرطبیعی و پیچش وریدهای شبکه پامپینی فرم در طناب اسپرماتیک بیضه اشاره دارد. واریکوسل ارتباط مستقیمی با افزایش استرس اکسیداتیو، سطح بالای گونه های اکسیژن فعال (ROS) و کاهش ظرفیت آنتی اکسیدانی دارد که باعث کاهش کیفیت پارامترهای اسپرم و نقص در اسپرماتوژنز می شود. برای کاهش استرس اکسیداتیو، آنتی اکسیدان درمانی به عنوان بهترین گزینه پیشنهاد می گردد. کورکومین از لحاظ عملکردی، دارای پتانسیل چندگانه و تعدیل کننده فعالیت بیولوژیکی است که اثرات آنتی اکسیدانی آن ثابت شده است. در این مطالعه، با توجه به استرس اکسیداتیو زیاد در شرایط واریکوسل، سعی در بررسی اثر کورکومین بر پارامترهای اسپرمی (غلظت، تحرک، مورفولوژی) و وضعیت هیستولوژی بافت بیضه در رت های القاشده واریکوسل است.

    روش بررسی

    در این مطالعه، 50 رت نر نژاد ویستار در 5 گروه: گروه کنترل ، گروه شم، گروه القا واریکوسل، گروه القا واریکوسل تحت درمان در دو گروه دریافت کننده 50 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن کورکومین مورد بررسی قرار گرفت. واریکوسل از طریق انسداد نسبی ورید کلیوی چپ القا شد و سپس پارامترهای اسپرم و وضعیت هیستولوژی بافت بیضه پس از 2 ماه القای واریکوسل و 2 ماه تجویز کورکومین ارزیابی شد.

    یافته ها

     این مطالعه نشان داد که پس از القا واریکوسل، میانگین درصد تحرک (007/0=p) و غلظت اسپرم (036/0=p) به طور معنی داری کاهش یافت و متعاقبا میانگین درصد کل مورفولوژی غیرطبیعی اسپرم (05/0≥p) در مقایسه با گروه کنترل/شم افزایش یافت. تجویز کورکومین به عنوان آنتی اکسیدان به طور قابل توجهی باعث افزایش میانگین درصد تحرک در کورکومین 50 میلی گرم بر کیلوگرم (096/0=p)، کورکومین 100 میلی گرم بر کیلوگرم (044/0=p) و غلظت اسپرم درکورکومین 50 میلی گرم بر کیلوگرم (44/0=p)، کورکومین 100 میلی گرم بر کیلوگرم (032/0=p) همچنین کاهش غیر معنی دار مورفولوژی غیرطبیعی اسپرم (05/0>p) نسبت به گروه واریکوسل شد. همچنین کورکومین منجر به بهبود و برطرف کردن آسیب های بافتی ناشی از واریکوسل و افزایش درصد اسپرماتوزنز در مقایسه با گروه واریکوسل شد.

    نتیجه گیری

    مطالعه حاضر نشان داد که کورکومین به عنوان یک آنتی اکسیدان، کیفیت پایین شاخص های اسپرم ناشی از استرس اکسیداتیو در واریکوسل را بهبود می بخشد و می تواند به عنوان یک استراتژی درمانی در آنتی اکسیدان درمانی در نظر گرفته شود.

    کلیدواژگان: پارامترهای اسپرمی، واریکوسل، کورکومین، استرس اکسیداتیو، باروری مردان
  • فاطمه زنجانی، سیما محمد خان کرمانشاهی*، محمد غلامی فشارکی صفحات 296-305

    دیابت یکی از شایعترین ترین بیماری های مزمن است که سلامت جامعه را در سراسر جهان تهدید می کند. فدراسیون دیابت بین المللی اخیرا  گزارش کرده که شیوع دیابت با بیش از 70% رشد در کشورهای با درآمد پایین تا متوسط ،از 415 میلیون از سال 2017 به 642 میلیون تا سال 2040خواهد رسید (1,2). از طرف دیگر میانگین شیوع آن در بزرگسالان 8/8% بوده و بر طبق آمار از هر 5 ایرانی ، یکی از آنها مبتلا به دیابت هستند و یا ریسک بالا برای ابتلا به دیابت دارند بنابراین برنامه های پیشگیری برای کاهش سرعت آن بسیار مهم است (1). دیابت ملیتوس جزو سومین بیماری های غیر عفونی بعد از بیماری های قلبی - عروقی و کانسر ها در جهان است و90- 95 % کل موارد دیابت را تشکیل می دهد (3). افرادی که دیابت نوع دو دارند معمولا دیر متوجه بیماری خود می شوند و دچار عوارض عروقی خواهند شد.دیابت عامل اصلی نارسایی کلیه ، کوری ، قطع عضو و همچنین علت اصلی بیماری قلبی و سکته مغزی است (4). عوارض بالا و جبران ناپذیر دیابت بتاثیرات قابل توجهی بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی از جمله  جسمی و روحی- روانی ، و اجتماعی ، این بیماران می گذارد (5) . سبک زندگی غلط زمینه ساز بیماری های مختلف از جمله دیابت می گردد و در نتیجه منجر به کاهش کیفیت زندگی بیماران می شود (6). بنابراین تغییر درسبک زندگی مانند عادت های غذایی ، فعالیت های بدنی مانند پیاده روی و ورزش ، می تواند احتمال ابتلا به این بیماری  را به شدت کاهش دهد و یا در صورت بیمار شدن باعث کنترل بیماری و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی می شود (7). برای بهبود کیفیت زندگی در این بیماران بایستی طبق برنامه درمانی مناسب ، این بیماری راکنترل نمود . کنترل دیابت 5 جزء دارد که شامل : درمان تغذیه ای ، ورزش ، پایش ، درمان دارویی و آموزش می باشد. جهت کنترل دیابت باید بیمار مدام پایش شود و برنامه درمانی مبتنی بر بیمار توسط متخصصین بهداشت اعمال شود. گرچه تیم مراقبت سلامت ، درمان را جهت می دهد ، اما در اصل بیمار است که باید رژیم پیچیده درمانی را اداره کند (4). پایین بودن کیفیت زندگی بیماران به دلیل محدودیت در مصرف مواد غذایی ، کنترل وزن ، مصرف دارو ، کنترل مداوم قند خون و عوارض جسمی - روانی - اجتماعی وتحمیل بار هزینه برای بیمار و خانواده ، به نقش و اهمیت حمایت های آموزشی - عاطفی - روانی - اجتماعی در کنترل این بیماری و ارتقای کیفیت زندگی میتوان پی  برد. همینطور مطالعات دیگری توسط حیدری و همکاران (2011) ، پروینیان نسب و همکاران (2012) ، عبدالعلی زاده و همکاران (2015) انجام شده است که نقش موثر برنامه حمایتی ارتقای سلامت را در رابطه با بیماری های دیگر تایید کرده اند.بنابراین باید سیاست های مبتنی بر بیمار و شامل پیگیری و حمایت همه جانبه از طرف خانواده ، مراقبین خدمات درمانی و جامعه باشد تا موانع و مشکلات را از سر راه بیمار و خانواده برداشته و سبب ارتقای سلامتی و کیفیت زندگی بیماران شود . که این می تواند از وظایف و نقش های اصلی پرستاران بخصوص پرستاران سلامت جامعه باشد. (8). حفظ و ارتقای سلامتی جامعه باید همیشه در اولویت سیاست گذاران سلامت باشد. این سیاست گذاران می توانند از مدل ها یی که استراتژیهایی برای ارتقای سلامت ارایه داده اند استفاده کنند ودرمرحله بعد تمرکز بیشتر روی استراتژی هایی است که با پیشگیری از بیماری باعث ارتقای سلامت می شوند ، داشته باشند. و باید خصوصیات  دموگرافیک ، اپیدمیولوژی ، شرایط اقتصادی - اجتماعی ، ارتباطات وتغییرات زندگی و در نتیجه خطراتی بالقوه را در نظر بگیرند (9) استراتژی به کار برده شده در برنامه حمایتی ارتقای سلامتی ، پیگیری و حمایت همه جانبه وکل نگرانه [1] و مبتنی بر بیمارو بر اساس نیازهای او، توسط پرستار سلامت جامعه می باشد در نتیجه این مطالعه با هدف تعیین تاثیر اجرای برنامه حمایتی ارتقای سلامت بر سطح کیفیت زندگی بیماران دیابت نوع دو  انجام شد .

    کلیدواژگان: برنامه حمایتی ارتقای سلامت، کیفیت زندگی، دیابت نوع دو
  • مرضیه علیپور، خلیل خاشعی*، مرضیه اسلامی مقدم صفحات 306-311

    پمفیگوس ولگاریس (PV) نوعی بیماری نادر خود ایمن تاولی مزمن، پوستی مخاطی است که با تاول های سست شده و یا چرکی و اروزیون ثانویه در پوست و غشای مخاطی مشخص می شود. پمفیگوس ولگاریس با ایجاد شکاف درون اپیدرم، همراه با آکانتولیز (جداسازی کراتینوسیت ها از یکدیگر)، زندگی بیمار را تهدید می کند. در این مقاله یک مورد نوزاد ترم دختر مبتلا به پمفیگوس ولگاریس حاصل زایمان سزارین، از یک مادر 31 ساله گزارش می شود. در معاینه اولیه صورت گرفته توسط متخصص اطفال، تعدادی تاول سست شده با جداره نازک و تاول هایی پاره شده به همراه زخم باز روی پوست دست، پا، صورت و مخاط دهان، حلق و زبان مشاهده شد. مثبت شدن علامت نیکولسکی ابتلا وی به این بیماری را تایید نمود.

    کلیدواژگان: پمفیگوس ولگاریس، خود ایمن، پوستی مخاطی
|
  • Mehri Abdi, Nasrin Alaee*, Reza Norouzadeh Pages 230-239
    Background and Objectives

    Symptoms of heart failure and its complications over time cause limitations in the normal life process of patients and may affect their quality of life. Thus, this study aimed to investigate the relationship between health literacy and patientschr('39') quality of life with heart failure admitted to the intensive care units in selected hospitals in Tehran City, Iran.

    Methods

    In this study, 105 patients with heart failure were selected. They were admitted to the cardiac ICU in educational hospitals in Tehran. Data collection tools were demographic information, heart failure health literacy, and quality of life questionnaires. Descriptive statistics and statistical methods of correlation and regression were performed using SPSS v. 24.

    Results

    The results showed a significant positive relationship (r= 0.40) between health literacy and quality of life scores in patients with heart failure. Also, health literacy significantly predicted the quality of life score in patients with heart failure (P<0.001). The results of bivariate regression analysis showed that health literacy scores significantly predict the quality of life of patients with heart failure (P<0.001, r2= 0.16).

    Conclusion

    The findings showed that health literacy could predict the quality of life in patients with heart failure. So, it is crucial to consider health literacy in health promotion programs and improve the quality of life of these patients.

    Keywords: health literacy, quality of life, heart failure
  • Akbar Mohammadi Motlaq, Zahra Abazari*, Fereshteh Sepehr Pages 240-251
    Background and Objectives

    In recent years, social networks have been considered by organizations active in the health sector. They have provided many opportunities for consulting, training, and information sharing and held promises to increase the quality and safety of health care and reduce costs. So it is necessary to study their dimensions and requirements. This study aims to identify the components of the health information social network from the perspective of experts.

    Methods

    This research is an analytical survey using the Delphi method. The statistical population included 28 experts in the field of health information technology in Iran. The data collection tool was a questionnaire whose validity was confirmed by experts, and its reliability was 0.96 according to the Cronbach α coefficient. SPSS software version 19 was used for data analysis.

    Results

    According to this research, the health information social network has 6 dimensions, each has several components (a total of 47 components). These dimensions include services, core users, requirements, information security, evaluation and monitoring, and technical features.

    Conclusion

    The dimensions of this network are based on the collective opinion of experts and are a framework for creating a social network of health information. Its use helps in planning and decision making and providing high-quality health services and leads to quality improvement of health indicators.

    Keywords: Social networking, Health Information Exchange, Health promotion, Information Dissemination
  • Mehrab Mafakheri*, Ali Salehi, Kamyar Mansori, Mohsen Akbarian, Shiva Danesh, Mojtaba Habibi Askarabad Pages 252-263
    Background and Objectives

    Self-perception burden is one of the most important aspects of chronic pain. The present study aims to determine the psychometric properties of the self-perception burden scale in a sample of Iranian patients with chronic pain.

    Methods

    In this study, 324 male and female patients with chronic pain in Tehran City, Iran, were selected by the available sampling method. To evaluate convergent validity, the DASS-21 questionnaire and chronic pain catastrophe questionnaire were used. To evaluate divergent validity, the chronic pain self-efficacy questionnaire and life satisfaction questionnaire were used. Also, to determine the reliability, the internal consistency method by the Cronbach α method and the test-retest reliability at 4 weeks interval was used. To determine the structural validity, confirmatory factor analysis was used using LISREL software version 8.8.

    Results

    The Cronbach α coefficients were 87% for the total scale and 85% for test-retest reliability. DASS-21 and chronic pain catastrophe scales showed a positive and significant relationship with the SPB questionnaire. Also, chronic pain self-efficacy and life satisfaction scales had a significant and negative relationship with the SPB questionnaire. In addition, the results of confirmatory factor analysis showed that
    the single-factor structure has a good fit.

    Conclusion

    The Iranian version of the self-perception burden scale reflects desirable validity and reliability
    and can diagnose and screen patients with chronic pain.

    Keywords: Reproducibility of results, Factor analysis, Statistical, Chronic pain, Self concept, Burden, Scale
  • Mina Abolfazli, Mahshid Akbari, Leila Cheraghi, Bahman Aghaiei* Pages 264-271
    Background and Objectives

    Considering the adverse effects of obesity and job stress on the physical and mental health of medical staff and reducing the quality of care, the present study was conducted to assess the level of job stress in overweight and obese nurses and its relationship with demographic factors.

    Methods

    The study population of the present descriptive-correlational research included all nurses and paramedics working in Ghaem Hospital. The study sample was selected by census and convenience sampling method. The body mass index of nurses and nursing assistances was calculated, and people with overweight and obesity were selected. The standard OSIPOW job stress questionnaire was distributed among samples, consisting of two parts: demographic characteristics and occupational parameters such as workload, incompetence, duality, position range, responsibility, and physical environment. Based on the scores in each area, the level of job stress was determined and divided into four levels: low, normal, moderate, and severe. Statistical analysis of the collected data was performed using SPSS v. 21.

    Results

    More than 57% of the samples had moderate to severe stress. Body mass index is significantly higher than the standard number (179.07 vs 149 kg/m2), which indicates the presence of overweight and obesity in these people. In general, there was no significant relationship between overweight/obesity with job stress (P>0.05). There was also no significant difference between the mean job stress and variables of gender, age, education, and work experience (P>0.05). The only difference was related to different job positions, so that the nursing assistance group had the lowest level of stress and the head nurse group had the highest level of job stress.

    Conclusion

    Because of the high level of job stress and overweight of nurses, it is suggested to take steps to reduce issues related to overweight and job stress with appropriate management measures and periodic planning.

    Keywords: Occupational Stress, Overweight, Obesity, Nurses
  • AliReza Shouri Bidgolili, GholamReza Vaisi*, Gholamreza Sharifi Rad Pages 272-283
    Background and Objectives

    The objectives of educational systems are missions, ideals, general goals, and behavior. Evaluation and judgment are essential for the training courses. Determining the effectiveness of the courses makes it possible to improve them. Numerous models evaluate training effectiveness, success, performance improvement, and desirability of training programs. Educational planners have always considered medical education and training of an efficient workforce. Because of the importance of education and the need for its continuous effectiveness in medical universities, we designed a tool to measure the effectiveness of medical education.

    Methods

    The study method is a mixed qualitative-quantitative approach. The qualitative part of the content analysis was prepared to design and validate a tool with the statistical community of faculty members using qualitative and quantitative purposeful sampling. In the qualitative phase, 30 people were interviewed using semi-structured interviews. The components found were classified based on research methodology in 4 areas of course curriculum development, training course implementation, educational outcome and performance, and other accompanying factors. Then an effective measurement tool with good validity and reliability was designed. Regarding the face validity of the questionnaire, it was distributed among ten experts. To assess the reliability of the research tool, a questionnaire was distributed among 490 faculty members.

    Results

    The results of measuring the reliability of the instrument by the Cronbach α values in the four domains were as follows: 0.875 in the area of curriculum development, 0.885 in the area of curriculum implementation, 0.890 in the curriculum outcome and performance, and 0.925 in other areas of the effective factors. These figures confirmed the validity of the tool. Also, using the agreement coefficient-test, the responses of faculty members and physicians and all stakeholders of medical universities showed more than 69% agreement.

    Conclusion

    The studychr('39')s findings showed that all the found components impact the effectiveness of education, and our designed tool was confirmed with appropriate and reliable validity and reliability.

    Keywords: Educational measurement, Program evaluation, Medical sciences, Qualitative research
  • Mohammadreza Sadraie*, Marziyeh Tavalaee, MohammadHosein Nasr Esfahani, Mohsen Forouzanfar Pages 284-295
    Background and Objectives

    Varicocele is the abnormal dilation and twisting of the veins of the pampiniform network, the spermatic cord of the testis. This event is associated with increased oxidative stress and decreased antioxidant capacity. The consequence of varicocele is a reduction in the quality of sperm parameters and defects in spermatogenesis. Curcumin has been introduced as an antioxidant with multiple and modulating potentials in biological activities. This study investigates the effect of curcumin on sperm parameters and the histological status of testicular tissue in rats with varicocele.

    Methods

    For this study, 50 male Wistar rats were examined in 5 different groups: control, sham, varicocele, varicocele treated with curcumin 50 mg/kg, and varicocele treated with curcumin 100 mg/kg. Varicocele was induced through partial occlusion of the left renal vein. Then, sperm parameters and histological status of testicular tissue were assessed and analyzed using ANOVA test after 2 months of curcumin administration in varicocele rats.

    Results

    This study showed that varicocele led to a significant decrease in motility percentage (P= 0.007), sperm concentration (P= 0.036), and a significant increase in abnormal sperm morphology (P≥0.05) compared to the control group. Although administration of curcumin in varicocele rats with concentrations of 50 and 100 mg/kg led to an improvement in sperm parameters, only in varicocele rats received 100 mg/kg curcumin, the concentration (P= 0.032) and total sperm motility (P= 0.04) significantly improved compared to varicocele group. In addition, curcumin improved the tissue damage caused by varicocele and increased the spermatogenesis index.

    Conclusion

    The present study showed that curcumin improves the low quality of sperm parameters and can be a treatment strategy for future male infertility.

    Keywords: Sperm parameters, Varicocele, Curcumin, Oxidative stress, Male fertility
  • Fatemeh Zanjani, Sima Mohammad Khan Kermanshahi*, Mohammad Gholami Fesharaki Pages 296-305
    Background and Objectives

    Diabetics need to improve their lifestyle. They should control and prevent the complications of diabetes to improve their quality of life. This study aimed to investigate the effect of health promotion support programs on the quality of life in patients with type 2 diabetes.

    Methods

    The present study was a quasi-clinical trial. A total of 60 people were selected by convenience sampling method and then divided purposefully into intervention (n= 30) and control (n= 30) groups. The health promotion support program was implemented in three stages: review and recognition, support planning, and evaluation. The study data were collected by Demographic and Quality of Life Questionnaire of diabetic patients (DQOL-BCI) before and two months after the intervention in the experimental and control groups.

    Results

    The difference between the two groups regarding gender, age, marriage, education, and the job was not significant. The Mean±SD score of quality of life in the intervention group before the intervention was 46.8±8.06 and increased after the intervention to 56.8±6.06 (P <0.001). The Mean±SD score of quality of life in the control group before the intervention was 46.9±6.7 and increased after the intervention to 49.7±5.6, and this difference was statistically significant (P<0.001). The increase in the quality of life score of the intervention group was 10 units, but it was 2.87 units in the control group. Before the intervention, the difference in the quality of life scores of the two groups was not significant (the independent t-test, P=0.98), but after the intervention, this difference was significant (the independent t-test, P<0.001).

    Conclusion

    The results showed that implementing a health promotion support program effectively improved the quality of life of type 2 diabetic patients. Therefore, it is suggested to be used as an effective method in improving the quality of life of diabetic patients and other chronic diseases.

    Keywords: Support program Health promotion, Quality of life, Type 2 diabetes
  • Marzieh Alipour, Khalil Khashei Varnamkhasti*, Marzieh Eslami Moghaddam Pages 306-311
    Background and Objectives

    Pemphigus vulgaris (PV) is a chronic, rare mucocutaneous autoimmune bullous disease characterized by flaccid blisters and or pustules, with secondary erosions of the mucous membranes or skin. PV threatens the patient life by forming splits within the epidermis, accompanied by acantholysis (separating keratinocytes from each other).

    Case Presentation

    Our case is a term female neonate with PV, born of a 31-year-old mother. On initial examination by a pediatrician, several thin-walled flaccid blisters and burst blisters accompanied with open sores were observed on the skin of hands, feet, face, and mucosa of the oral cavity, tongue, and throat. A positive Nikolskychr('39')s sign confirmed her involvement with the disease.

    Keywords: Pemphigus vulgaris, Pemphigus, Autoimmune, Mucocutaneous